hold به انگلیسی

From Longman Dictionary

hold1 /həʊld $ hoʊld/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle held /held/)

داشتن چیزی در دست، دست یا بازو

حرکت دادن دست یا چیزی در دست در جهت خاصی

برگزاری یک جلسه، حزب، انتخابات و غیره در یک مکان خاص یا در یک زمان خاص

کاری کردن که چیزی در یک موقعیت خاص بماند

داشتن یک شغل یا موقعیت خاص، به ویژه یک شغل مهم

داشتن یک عنوان یا رکورد خاص، زیرا در یک مسابقه برنده شده اید، در چیزی و غیره بهترین هستید

برای نگه داشتن چیزی برای استفاده در مواقع نیاز

موافقت کنید که چیزی مانند بلیط، مکان در رستوران، شغل و غیره را به هیچکس به جز یک شخص خاص ندهید

کسی را در جایی نگه دارم و اجازه ندهی برود

داشتن عقیده یا اعتقاد خاص

داشتن یا مالکیت رسمی پول، سند، شرکت و غیره

داشتن فضایی برای گنجاندن مقدار خاصی از چیزی

آنقدر قوی بودن که بتواند وزن چیزی یا کسی را تحمل کند

برای ماندن در یک مقدار، سطح یا نرخ خاص، یا مجبور کردن چیزی به این کار

برای ادامه دادن به واقعی بودن، خوب بودن، در دسترس بودن و غیره

در عبارات خاصی استفاده می شود تا به کسی بگوید صبر کند یا کاری انجام نده

صبر کنید تا فردی که با او تماس گرفته اید آماده پاسخگویی باشد

اگر یک ارتش مکانی را در اختیار داشته باشد، آن را کنترل می کند یا از آن در برابر حمله دفاع می کند

برای ایجاد یک نت موسیقی برای مدت زمان خاصی ادامه یابد

اگر آینده چیزی را رقم بزند، ممکن است این اتفاق بیفتد

کیفیت خاصی داشته باشد

hold2 ●●● S2 W3 noun

عمل نگه داشتن چیزی با دست

کنترل، قدرت یا نفوذ بر چیزی یا کسی

موقعیت خاصی که حریف را در آن نگه می دارید، در مبارزه یا ورزشی مانند کشتی

جایی که می توانید دست یا پاهای خود را قرار دهید تا به شما در بالا رفتن از چیزی کمک کند

بخشی از یک کشتی در زیر عرشه 1 (1) که در آن کالاها ذخیره می شوند

Example

held him under the spigot and squeezed his chest as the icy water ran over him

Each carton holds 113 oranges

She held a baby in her arms

And I think I just might try to get hold of Mark

The cliff is steep and it’s difficult to find a hold

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام