homework به انگلیسی

From Longman Dictionary

home‧work /ˈhəʊmwɜːk $ ˈhoʊmwɜːrk/ ●●● S2 noun [uncountable]

کاری که از دانش آموز در مدرسه خواسته می شود در خانه انجام دهد

اگر تکالیف خود را انجام دهید، با یافتن اطلاعات مورد نیاز خود را برای یک فعالیت مهم آماده می کنید

Example

Don’t you kids have any homework

For homework, I’d like you to finish exercises 2 and 3 on page 24

I’m sorry Gail, but Amber has to stay home and do her homework

pointed out that the same students were handing in homework in their other classes

Oh, I’ve got so much homework to do

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام