فـهرســت خدمــــات ≡

horn به انگلیسی

From Longman Dictionary

horn1 /hɔːn $ hɔːrn/ ●●○ noun

چیز سختی که معمولاً به صورت جفت روی سر حیواناتی مانند گاو و بز می روید.

ماده ای که شاخ حیوانات از آن ساخته شده است

قسمتی از سر حیوان که مانند شاخ بیرون زده است، مثلاً روی حلزون

چیزی در وسیله نقلیه که از آن برای ایجاد صدای بلند به عنوان علامت یا هشدار استفاده می کنید

یک آلت موسیقی مانند لوله فلزی بلند که یک سر آن پهن است و با دمیدن آن را می نوازید

آلات موسیقی ساخته شده از شاخ یک حیوان

Example

horn-rimmed glasses

He contrasted sharply with the acceptance hornexemplified by career policemen

The driver leaned out of the window and shouted at the lad, sounded his horn twice, then drove on

The palace enhances this quality through its long flat courtyard, which leads us directly to the rising horns

When you blow the horn, it sounds blaring

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat