hug به انگلیسی

From Longman Dictionary

hug1 /hʌɡ/ ●●○ verb (hugged, hugging) [transitive]

to put your arms around someone and hold them tightly to show love or friendship

برای نشان دادن عشق یا دوستی، آغوش خود را دور کسی قرار دهید و او را محکم بگیرید

تا بغلت را دور خودت بگذاری

حرکت در کنار، لبه، بالا و غیره چیزی، بسیار نزدیک به آن

اگر لباس‌ها بدن شما را در آغوش می‌گیرند، به هم نزدیک می‌شوند

برای نگه داشتن چیزی در آغوش نزدیک سینه

hug2 ●●○ noun [countable]

عمل قرار دادن بازوهای خود در اطراف کسی و محکم گرفتن او برای نشان دادن عشق یا دوستی

Example

The new road will stretch from Barcelona to the Adriatic, hugging the Mediterranean coast

My father hugged me affectionately when I got home

While we were there, Anna Mae came in-she was real happy to see us, hugging everybody

He gave the Bookman a big hug and hoped they would be friends for a long, long time

Give me a hug, then it’s time for bed

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام