invent به انگلیسی

From Longman Dictionary

invent /ɪnˈvent/ ●●● S3 W3 verb

برای ساختن، طراحی یا فکر کردن به نوع جدیدی از چیزها

فکر کردن به یک ایده، داستان و غیره که درست نیست، معمولاً برای فریب دادن مردم

Example

It was proven that one witness’s story had been invented

The geodesic dome was invented by R. Buckminster Fuller in 1947

He invented fictional ancestors and a family history to impress the girls

I began to invent reasons for staying away from work

Theremin invented the weird electronic instrument that provided soundtracks to 1950s science-fiction movies

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام