فـهرســت خدمــــات ≡

jelly به انگلیسی

From Longman Dictionary

jel‧ly /ˈdʒeli/ ●●● S3 noun (plural jellies)

soft sweet food made from fruit juice and gelatin

یک غذای شیرین نرم که از آب میوه و ژلاتین درست می شود

یک ماده شیرین غلیظ که از میوه های آب پز و شکر بدون تکه های میوه درست می شود و مخصوصا روی نان مصرف می شود

یک ماده جامد نرم ساخته شده از آب گوشت و ژلاتین

ماده ای که جامد اما بسیار نرم است و با لمس آن به راحتی حرکت می کند

Example

He once paid his sister $ 300 to make him a peanut butter and jelly sandwich

Burning lumps of phosphorus jelly were scattered amongst the containers, forming a foreground that was blinding

The frogs’ eggs are in a protective jelly

Denver dipped a bit of bread into the jelly

Instead, a trap baited with jelly and syrup was rigged close to the fresher circumference of tracks

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat