فـهرســت خدمــــات ≡

last به انگلیسی

From Longman Dictionary

last1 /lɑːst $ læst/ ●●● S1 W1 determiner, adjective

جدیدترین یا نزدیکترین به زمان حال

در پایان اتفاق می‌افتد یا وجود دارد، بدون اینکه دیگر بعد از آن اتفاق بیفتد

باقی می ماند بعد از رفتن، استفاده شدن و غیره بقیه

last2 ●●● S1 W1 adverb

اخیراً قبل از این

بعد از همه چیز یا هر کس دیگری

last4 ●●● S1 W2 verb

برای مدت زمان خاصی ادامه یابد

برای ادامه حیات، موثر بودن یا ماندن در شرایط خوب برای مدت طولانی

موفق به ماندن در همان وضعیت، حتی زمانی که این دشوار است

برای مدتی برای کسی کافی بودن

last5 noun [countable]

یک تکه چوب یا فلز به شکل پای انسان که توسط کسی که کفش می سازد و تعمیر می کند استفاده می کند

Example

The law was passed last August

I was told I’ll be speaking last

At a press conference, Wiltshire Police revealed that Mrs Campbell had last been seen alive a week ago

Ours was a happy marriage, but I always feared it wouldn’t last

It’s good to see their interests being looked after at long last

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat