lay به انگلیسی

From Longman Dictionary

lay1 /leɪ/ verb

lay2 ●●● S1 W2 verb (past tense and past participle laid /leɪd/)

قرار دادن کسی یا چیزی با احتیاط در وضعیت صاف

اگر پرنده، حشره و غیره تخم بگذارد، آن را از بدن خود تولید می کند

برای قرار دادن پارچه، بشقاب، چاقو، چنگال و غیره روی میز، آماده برای صرف غذا

بیانیه، دادن اطلاعات و غیره به صورت رسمی یا عمومی

قرار گرفتن در موقعیتی که در آن صاف هستید – برخی افراد این استفاده را نادرست می دانند

به خطر انداختن مقداری پول در نتیجه یک مسابقه، بازی ورزشی و غیره

lay3 ●○○ adjective

آموزش ندیده یا اطلاعات زیادی در مورد یک حرفه یا موضوع خاص نداشته باشد

Example

She laid $10 on the favoriteGolden Boy

He lay down against a wall

She unfolded the map and laid it on the table

She lay against the pillows, her whole body numb

On the other hand, there is the lay congregation, to whom biblical scholarship is totally unknown territory

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام