lean به انگلیسی

From Longman Dictionary

lean1 /liːn/ ●●○ S3 verb (past tense and past participle leaned or leant /lent/ especially British English)

برای حرکت یا خم کردن بدن خود در جهت خاصی

برای حمایت از خود در موقعیت شیبدار در برابر دیوار یا سطح دیگر

چیزی را در حالت شیب دار قرار دادن در جایی که تکیه گاه است، یا در آن حالت قرار گرفتن

شیب یا خم شدن از حالت عمودی

lean2 adjective

لاغر به روشی سالم و جذاب

گوشت بدون چربی روی آن چربی زیادی ندارد

یک سازمان ناب، شرکت و غیره فقط به اندازه نیاز خود از پول و افراد زیادی استفاده می کند تا چیزی هدر نرود

یک دوره ناب زمان بسیار دشواری است زیرا پول کافی، تجارت و غیره وجود ندارد

Example

leant across to her and asked whether I should pay the Rao directly and if so how much

He opened the gatewalked up the drive, and stoppedstaring at the bicycle leaning against the wall

He leant forward on the table, emphasising the points with a thin finger

For what seemed an age, she studied his features, strong lean features which she had come to know so well

At seventy-two my grandfather was lean and strong and I expected him to live forever

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام