let به انگلیسی

From Longman Dictionary

let1 /let/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle let, present participle letting)

اجازه دادن به کسی برای انجام کاری

جلوگیری نکردن اتفاقی، یا امکان وقوع آن

برای ارائه پیشنهاد یا ارائه کمک استفاده می شود

قبلاً می گفت که آرزو یا امیدواری دارید که اتفاقی بیفتد یا اتفاق نیفتد

برای استفاده از یک اتاق یا ساختمان مقداری پول از شخصی دریافت کنید

let2 noun

ترتیبی که در آن خانه یا آپارتمانی به کسی اجاره داده می شود

Example

So let us look at what factors appear to affect the performance of individuals in their jobs

I want to go to Europe this summer, but my parents won’t let me

My parents didn’t want to let me go, but I begged them and promised to come back very quickly

Under no circumstances, however, should the Dole campaign let Buchanan speak during prime time at the Republican Convention

This would justify the fact that to is not used with this sense of let

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام