فـهرســت خدمــــات ≡

let’s go به انگلیسی

From Longman Dictionary

fit‧ness /ˈfɪtnəs/ ●●○ noun [uncountable]

وقتی به اندازه کافی سالم و قوی هستید که بتوانید کارهای سخت انجام دهید یا ورزش کنید

درجه ای که شخص یا چیزی برای یک موقعیت یا هدف خاص مناسب یا به اندازه کافی خوب است

Example

I liked him instantly, especially as he was a fitness fanatic and his body was solid and taut

Experience, training and fitness sets hotshots apart from so-called Type 2 crews, the infantry of firefighting

Let’s hope he is able to get in some training at his field hospital so that he at least stays in touch with his fitness

Greater levels of fitness and better team organisation are two of the more obvious modern achievements

The vital combination of techniquefitness and mental strength had all noticeably progressed

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat