live به انگلیسی
From Longman Dictionary
live1 /lɪv/ ●●● S1 W1 verb
if you live in a place, you have your home there
اگر در مکانی زندگی می کنید، خانه خود را در آنجا دارید
a plant or animal that lives in a particular place grows there or has its home there
گیاه یا حیوانی که در یک مکان خاص زندگی می کند در آنجا رشد می کند یا خانه خود را در آنجا دارد
if you live at a particular time, you are alive then
زنده بودن یا توانایی زنده ماندن
to have a particular type of life, or live in a particular way
داشتن نوع خاصی از زندگی، یا زندگی به شیوه ای خاص
the way that someone lives is the way that they earn money to buy food etc
روش زندگی یک نفر روشی است که برای خرید غذا و غیره پول بدست می آورد
to have an exciting life
برای داشتن یک زندگی هیجان انگیز
to imagine that things are happening to you
تصور کنید که چیزهایی برای شما اتفاق می افتد
the place where something lives is the place where it is kept
جایی که چیزی در آن زندگی می کند، جایی است که در آن نگهداری می شود
if an idea lives, it continues to exist and influence people
اگر ایده ای زنده بماند، به وجود خود ادامه می دهد و بر مردم تأثیر می گذارد
live2 /laɪv/ ●●○ S3 W3 adjective
not dead or artificial
مرده یا مصنوعی نیست
a live television or radio programme is seen or heard on television or radio at the same time as it is actually happening
یک برنامه زنده تلویزیونی یا رادیویی همزمان با اجرای واقعی آن در تلویزیون یا رادیو دیده یا شنیده می شود
a live performance is one in which the entertainer performs for people who are watching, rather than for a film, record etc
اجرای زنده نمایشی است که در آن هنرمند برای افرادی که در حال تماشا هستند، به جای یک فیلم، ضبط و غیره اجرا می کند.
a wire or piece of equipment that is live has electricity flowing through it
سیم یا قطعه ای از تجهیزاتی که برق دارد جریان برق دارد
a live bomb still has the power to explode because it has not been used
یک بمب زنده هنوز هم قدرت انفجار دارد زیرا از آن استفاده نشده است
live bullets are real ones that are made of metal and can kill people
گلوله های زنده گلوله های واقعی هستند که از فلز ساخته شده اند و می توانند انسان را بکشند
a live subject or problem is one that still interests or worries people
موضوع یا مشکل زنده موضوعی است که هنوز مردم را مورد علاقه یا نگران می کند
live yoghurt contains bacteria that are still alive
ماست زنده حاوی باکتری هایی است که هنوز زنده هستند
live3 /laɪv/ ●●○ adverb
if something is broadcast live, it is broadcast on television or radio as it is actually happening
اگر چیزی به صورت زنده پخش می شود، از تلویزیون یا رادیو همانطور که واقعاً اتفاق می افتد پخش می شود
if people perform live, they perform in front of people who have come to watch, rather than for a film, record etc
اگر مردم اجرای زنده داشته باشند، در مقابل افرادی که برای تماشای آمده اند اجرا می کنند، نه برای فیلم، ضبط و غیره
Example
Donald is 30 years old, but he still lives at home
Styx A fun pub with entertainment ranging from disco and live music, to pianist and cabaret
They are campaigning against experiments on live animals
Capital Radio’s Kid Jensen will broadcast live from the ship while it is in London
More television work came with an episode of Emergency Ward 10, then broadcast live