lose به انگلیسی

 

From Longman Dictionary

lose /luːz/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle lost /lɒst $ lɒːst/)

to stop having a particular attitude, quality, ability etc, or to gradually have less of it

از داشتن یک نگرش، کیفیت، توانایی و غیره خاص دست بردارید یا به تدریج کمتر از آن برخوردار شوید

to not win a game, argument, election, war etc

برای برنده نشدن در یک بازی، بحث، انتخابات، جنگ و غیره

to become unable to find someone or something

ناتوان شدن در یافتن کسی یا چیزی

if you lose something that is important or necessary, you then no longer have it, especially because it has been taken from you or destroyed

اگر چیزی را که مهم یا ضروری است از دست بدهید، دیگر آن را ندارید، به خصوص به این دلیل که از شما گرفته شده یا از بین رفته است.

to die

برای مردن

if you lose money, you then have less money than you had before

اگر پول از دست بدهید، پس از آن پول کمتری نسبت به قبل دارید

if you lose time, you do not make progress as quickly as you want to or should

اگر زمان را از دست بدهید، آنقدر سریع که می خواهید یا باید پیشرفت نمی کنید

if a watch, clock etc loses time, it runs too slowly and shows an earlier time than it should

اگر ساعت، ساعت و غیره زمان را از دست بدهد، خیلی کند کار می کند و زمان را زودتر از آنچه باید نشان می دهد

if you lose someone who is chasing you, you manage to escape from them

اگر کسی را از دست بدهید که شما را تعقیب می کند، می توانید از دست او فرار کنید

to confuse someone when you are trying to explain something to them

برای گیج کردن کسی وقتی می خواهید چیزی را برای او توضیح دهید

to remove a part or feature of something that is not necessary or wanted

حذف بخشی یا ویژگی از چیزی که لازم یا خواسته نیست

Example

I need to lose 10 pounds before the wedding

In most Western democracies in the twentieth century, legislatures have lost a great deal of ground to executive branches

Sharon lost her mother when she was very young

I was a step away from triumph and did not want to lose it

It’s a terrible thing to lose someone very close to you