match به انگلیسی

From Longman Dictionary

match1 /mætʃ/ ●●● S2 W2 noun

an organized sports event between two teams or people

یک رویداد ورزشی سازمان یافته بین دو تیم یا افراد

یک چوب کوچک چوبی یا کاغذی با یک ماده مخصوص در بالا که از آن برای روشن کردن آتش، سیگار و غیره استفاده می کنید

چیزی که همرنگ یا طرح چیز دیگری باشد یا با آن جذاب به نظر برسد

کسی که بسیار قوی تر، باهوش تر از حریف خود است

یک ازدواج یا دو نفر که ازدواج کرده اند

موقعیتی که در آن چیزی برای چیز دیگری مناسب است، به طوری که این دو چیز با موفقیت با هم کار کنند

match2 ●●● S3 W2 verb

اگر یک چیز با چیز دیگر مطابقت داشته باشد، یا اگر دو چیز با هم مطابقت داشته باشند، با هم جذاب به نظر می رسند زیرا رنگ، طرح و غیره مشابهی دارند.

دو چیز که مطابقت دارند یکسان به نظر می رسند زیرا جفت هستند

اگر دو چیز مطابقت داشته باشند، یا اگر یکی با دیگری مطابقت داشته باشد، تفاوت مهمی بین آنها وجود ندارد

مناسب بودن برای یک شخص، چیز یا موقعیت خاص

قرار دادن دو فرد یا چیزهایی که شبیه به یکدیگر هستند یا به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند

برابر بودن با چیزی از نظر ارزش، اندازه یا کیفیت

چیزی را مساوی با چیز دیگری کردن

دادن مبلغی که برابر با مبلغی است که شخص دیگری داده است

اگر در یک بازی یا مسابقه با شخص دیگری مطابقت داشته باشید، در حال رقابت با آنها هستید

Example

Female speaker Don’t play with matches and don’t play near fires

Chess experts expected Kadparov to win the next match

Do I fear for her chances of making another match

Anderson will receive a bonus that matches his base salary

He wore motor-cyclist’s leathers underneath, black and shiny, with calf-length boots to match

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام