mean به انگلیسی

From Longman Dictionary

mean1 /miːn/ ●●● S1 W1 verb [transitive] (past tense and past participle meant /ment/)

داشتن یا نشان دادن معنای خاصی

وقتی چیزی می گویید معنای خاصی را در نظر بگیرید

قصد انجام کاری یا قصد این که شخص دیگری کاری را انجام دهد

نتیجه خاصی داشته باشد یا چیزی را درگیر کند

اگر یک نام، کلمه و غیره برای شما معنی دارد، شما با آن آشنا هستید یا آن را درک می کنید

در مورد آنچه می گویید یا می نویسید جدی باشید

برای گفتن اینکه یک نفر یا چیزی چقدر برای شما مهم است استفاده می شود

نشانه این باشد که چیزی حقیقت دارد یا اتفاق خواهد افتاد

معمولاً می گفت که یک شخص یا چیز خاص همان چیزی است که شما در مورد آن صحبت می کنید، به آن اشاره می کنید و غیره

mean2 ●●● S3 adjective (comparative meaner, superlative meanest)

ظالم یا نه مهربان

نمی خواهید پول خرج کنید یا نمی خواهید از چیزی زیاد استفاده کنید

average

میانگین

فقیر یا فقیر به نظر می رسد

Example

meant that we would have to leave early, that’s all

Does this mean I can’t go to the wedding

Do you know what “ambidextrous” means

It was mean of you to disturb her when she was having a rest

Now with Sam gone Helen will get meaner and meaner to me like always

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام