milk به انگلیسی

From Longman Dictionary

milk1 /mɪlk/ ●●● S2 W3 noun

a white liquid produced by cows or goats that is drunk by people

مایع سفید رنگی که توسط گاوها یا بزها تولید می شود و مردم می نوشند

مایع سفید رنگی که توسط حیوانات ماده و زنان برای تغذیه نوزادانشان تولید می شود

مایع یا آبمیوه ای که توسط گیاهان خاص به ویژه نارگیل تولید می شود

مایع سفید رنگ نازکی که برای تمیز کردن یا محافظت از پوست استفاده می شود

milk2 verb [transitive]

برای به دست آوردن هر چه بیشتر پول یا هر چه بیشتر از یک موقعیت، به روشی بسیار مصمم و گاهی غیر صادقانه

گرفتن شیر از گاو یا بز

We need more milk

She said she was not a loose woman but that she had blood in her veins, not Sour milk

The endemic hypochondria of the Texans was milked by a plethora of expensive clinics which most of them attended

And it has fueled the pens of editorial cartoonists, who have milked the story for all its satirical potential

She fed it tidbitsmorsels of bread soaked in milk

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام