Mint به انگلیسی

From Longman Dictionary

mint1 /mɪnt/ ●●○ noun 

گیاهی کوچک با برگهای سبز که بوی و طعمی تازه دارد و در آشپزی استفاده می شود

شیرینی که طعم نعناع فلفلی دارد

مکانی که در آن سکه به طور رسمی ساخته می شود

mint2 verb [transitive]

برای ساختن یک سکه

Mint
Mint

Example

Well, pop a mint, our friends, head for the hills, and pick your teeth with a mesquite twig

He helps himself to a mint from a fancy glass bowl on the coffee table

Pennyroyal, a type of mint, is effective against fleas so attach a few dried pennyroyal leaves to your pet’s collar

Only 2,000 of the special commemorative coins are being minted

A more perfect ski day had not yet been minted

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام