music به انگلیسی

From Longman Dictionary

mu‧sic /ˈmjuːzɪk/ ●●● S1 W1 noun [uncountable]

مجموعه ای از صداها که توسط سازها یا صداها به گونه ای خوشایند یا هیجان انگیز ایجاد می شود

هنر نوشتن یا نواختن موسیقی

مجموعه ای از علائم نوشتاری که نشان دهنده موسیقی است، یا کاغذ با علائم نوشته شده روی آن

Example

 Early childhood is also a time when dramadance and music have a significant part to pay

Lincoln High has a good music program

What kinds of music do you like

I felt very moved by the sincerity of worship, the music, the servers – such dignity

They went to cultural events, they took music lessons

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام