on به انگلیسی

From Longman Dictionary

on1 /ɒn $ ɑːn, ɒːn/ ●●● S1 W1 preposition

touching a surface or being supported by a surface

لمس یک سطح یا حمایت شدن توسط یک سطح

معمولاً می‌گفتند کسی یا چیزی حرکت می‌کند به طوری که سطحی را لمس کرده یا از آن حمایت می‌کند

برای گفتن اینکه چه قسمتی از بدن کسی با زمین یا سطح دیگری تماس دارد و وزن او را تحمل می کند استفاده می شود

برای گفتن اینکه به چه قسمتی از کسی یا چیزی ضربه زده یا لمس می شود استفاده می شود

برای گفتن جایی که چیزی نوشته یا نشان داده می شود استفاده می شود

به چیزی چسبیده یا آویزان شده است

در یک مکان خاص

در یک موقعیت خاص نسبت به چیز دیگری

نگاه کردن یا اشاره به چیزی یا کسی

در طول یک روز خاص

تأثیر گذاشتن یا ارتباط با کسی یا چیزی

در مورد یک موضوع خاص

در نتیجه دستور، درخواست یا نصیحت کسی

برای صحبت در مورد آنچه که یک فرد معمولاً می خورد یا می نوشد صحبت می کرد

داخل یا داخل اتوبوس، قطار، هواپیما و غیره

سوار چیزی

دریافت پول برای کار یا به عنوان یک پرداخت معمولی

با استفاده از نوع خاصی از سوخت یا قدرت

مصرف منظم یک دارو یا داروی خاص

با استفاده از ماشین یا قطعه ای از تجهیزات

نواختن یک ساز موسیقی

از رادیو یا تلویزیون پخش می شود

برای بیان اینکه اطلاعات به چه شکلی ذخیره می شود یا موسیقی، فیلم و غیره ضبط می شود استفاده می شود

شرکت در یک فعالیت یا سفر به جایی

در یک گروه یا تیم از افراد یا در یک لیست گنجانده شده است

به محض اینکه کسی کاری را انجام داده یا به محض اینکه اتفاقی افتاده است

در مقایسه با شخص یا چیز دیگری

اگر چیزی روی خود دارید، آن را در جیب، کیف و غیره دارید

می گفت از چه شماره ای برای تماس تلفنی با کسی استفاده کنید

هنگامی که اتفاق بدی برای شما می افتد استفاده می شود، برای مثال زمانی که چیزی که استفاده می کنید به طور ناگهانی کار نمی کند یا شخصی که با او رابطه دارید ناگهان شما را ترک می کند.

on2 ●●● S1W1 adjective, adverb [not before noun]

می گفت کسی بدون توقف به انجام کاری یا چیزی ادامه می دهد

اگر حرکت کنید، راه بروید و غیره، به جلو یا بیشتر به سمت چیزی حرکت می کنید

دیرتر یا بعد از یک زمان خاص

اگر چیزی به تن دارید، آن را می پوشید

معمولاً می‌گفتند که چیزی به چیز دیگری متصل است، مخصوصاً زمانی که در موقعیت صحیح قرار داشته باشد

می گفت فلان جا نوشته شده است

داخل یا داخل اتوبوس، قطار و غیره

اگر دستگاه، چراغ و غیره روشن است، در حال کار است

اگر یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی و غیره روشن باشد، در حال پخش است

اگر رویدادی روشن باشد، ترتیب داده شده است و در حال وقوع است یا خواهد افتاد

اجرا یا سخنرانی در جمع

اگر در زمان خاصی فعال هستید، در آن زمان کار خود را انجام می دهید

Example

اگر یک برنامه رادیویی یا تلویزیونی و غیره روشن باشد، در حال پخش است

book on 19th century English Literature

Don’t put your feet on my desk

Hal’s on the swim team and the basketball team

Put your shoes on, and let’s go

You should visit Chicago while the festival is on

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام