open به انگلیسی
From Longman Dictionary
o‧pen1 /ˈəʊpən $ ˈoʊ-/ ●●● S1 W1 adjective
not closed, so that things, people, air etc can go in and out or be put in and out
بسته نیست، به طوری که اشیا، افراد، هوا و غیره بتوانند وارد و خارج شوند یا داخل و خارج شوند
not closed, so that your eyelids or your lips are apart
بسته نیست، به طوری که پلک ها یا لب های شما از هم جدا شوند
not enclosed, or with no buildings, walls, trees etc
محصور نیست، یا بدون ساختمان، دیوار، درخت و غیره
without a roof or cover
بدون سقف و پوشش
ready for business and allowing customers, visitors etc to enter
آماده برای تجارت و اجازه ورود به مشتریان، بازدیدکنندگان و غیره
allowing everyone, or everyone in a group, to take part in something, know about something, or have a chance to win something
اجازه دادن به همه یا هر کس در یک گروه برای شرکت در چیزی، دانستن چیزی یا شانس بردن چیزی
if an opportunity, a possible action, a job etc is open to you, you have the chance to do it
اگر یک فرصت، یک اقدام احتمالی، یک شغل و غیره برای شما باز است، شما این شانس را دارید که آن را انجام دهید
actions, feelings, intentions etc that are open are not hidden or secret
اعمال، احساسات، نیات و غیره که آشکار هستند، پنهان یا پنهان نیستند
honest and not wanting to hide any facts from other people
صادق است و نمی خواهد هیچ واقعیتی را از دیگران پنهان کند
not fastened
بسته نشده است
needing more discussion or thought before a decision can be made
نیاز به بحث یا تفکر بیشتر قبل از تصمیم گیری
if a road or line of communication is open, it is not blocked and can be used
اگر جاده یا خط ارتباطی باز باشد، مسدود نیست و می توان از آن استفاده کرد
spread apart instead of closed, curled over etc
به جای بسته شدن، حلقه شده روی و غیره از هم جدا شود
open2 ●●● S1 W1 verb
to move a door, window etc so that people, things, air etc can pass through, or to be moved in this way
حرکت دادن در، پنجره و غیره به طوری که افراد، اشیا، هوا و غیره بتوانند از آن عبور کنند، یا به این طریق جابه جا شوند
to unfasten or remove the lid, top, or cover of a container, package etc
برای باز کردن یا برداشتن درب، رویه یا درپوش ظرف، بسته و غیره
to raise your eyelids so that you can see, or to be raised in this way
تا پلک هایت را بالا بیاوری تا بتوانی ببینی یا به این شکل بالا بیایی
to move your lips apart, or to be moved in this way
لب های خود را از هم جدا کنید یا به این شکل حرکت کنید
if a place such as an office, shop, restaurant etc opens or is opened, it starts operating or providing a service
اگر مکانی مانند دفتر، مغازه، رستوران و غیره باز یا باز شود، شروع به فعالیت یا ارائه خدمات می کند
to start business, letting in customers or visitors, at a particular time
برای شروع کسب و کار، اجازه دادن به مشتریان یا بازدیدکنندگان، در یک زمان خاص
to start an activity, event, or set of actions
برای شروع یک فعالیت، رویداد یا مجموعه ای از اقدامات
to make a document or computer program ready to use
برای ساختن یک سند یا برنامه کامپیوتری آماده استفاده
if a meeting etc opens or is opened in a particular way, it starts in that way
اگر یک جلسه و غیره باز شود یا به روش خاصی باز شود، به همین ترتیب شروع می شود
to perform a ceremony in which you officially state that a building is ready to be used
برای انجام مراسمی که در آن رسما اعلام می کنید که ساختمانی آماده بهره برداری است
to spread something out or unfold something, or to become spread out or unfolded
چیزی را پهن کردن یا چیزی را باز کردن، یا گشوده شدن یا باز شدن
to make it possible for cars, goods etc to pass through a place
تا امکان عبور خودروها، کالاها و غیره از یک مکان فراهم شود
to start being shown to the public
برای شروع نمایش عمومی
Example
I was so tired I could hardly keep my eyes open
Ben was staring at her with his mouth wide open
Outside, in the open air, it was glorious
I try to be open and honest with my employees and let them know exactly what’s going on
Doors open 15 minutes before the start of each performance