organization به انگلیسی

From Longman Dictionary

organization (also organisation British English) /ˌɔːɡənaɪˈzeɪʃən $ ˌɔːrɡənə-/ ●●● S2 W1 noun

یک گروه مانند یک باشگاه یا کسب و کار که برای یک هدف خاص تشکیل شده است

برنامه ریزی و ترتیب دادن چیزی به گونه ای که موفق یا مؤثر باشد

روشی که در آن قسمت های مختلف یک سیستم چیده شده و با هم کار می کنند

Example

Most big organizations employ their own legal experts

There are some good ideas here, but the essay lacks organization and clarity

The person being called can tell us what he or she thinks or feels about our organization and what we offer

People feel out of touch with one another and with the organization

And if there was organization and money, then there was design and planning

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام