parent به انگلیسی

From Longman Dictionary

par‧ent1 /ˈpeərənt $ ˈper-/ ●●● S1 W1 noun [countable]

پدر یا مادر یک شخص یا حیوان

چیزی که چیزهای دیگری از همان نوع تولید می کند

شرکتی که صاحب یک شرکت یا سازمان کوچکتر است

parent2 verb [intransitive, transitive]

از کودک خود مراقبت کنید و به او کمک کنید تا به خوبی رشد کند و یاد بگیرد که چگونه رفتار کند

Example

Yet parents above all need those congenial working conditions if they are to parent well

All these children are mutant children of the same parentdiffering from their parent with respect to one gene each

Once, after he had been absent a fortnight, the principal tackled his parents

Margaret shows the 13 parents how to make things and they show their children

We help people to parent their children more effectively

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام