فـهرســت خدمــــات ≡

patrol به انگلیسی

From Longman Dictionary

pa‧trol1 /pəˈtrəʊl $ -ˈtroʊl/ ●○○ verb (patrolled, patrolling) [transitive]

دور زدن قسمت‌های مختلف یک منطقه یا ساختمان در زمان‌های منظم برای بررسی اینکه مشکل یا خطری وجود ندارد

رانندگی یا قدم زدن در یک منطقه به روشی تهدیدآمیز

patrol2 ●○○ noun

زمانی که شخصی در زمان‌های معین به اطراف قسمت‌های مختلف یک منطقه می‌رود تا بررسی کند که مشکل یا خطری وجود ندارد

Example

He had pulled a hamstring during his warm-up and had done well to patrol as relentlessly as he did for an hour

He must patrol by night and walk by day

No day went by that did not see Red Hill patrolling the river

Air raid wardens patrolled the streets to make sure no lights were showing in houses

Mr Smyth argued that it would place officers in the uncomfortable position of patrolling with colleagues they had once arrested

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat