فـهرســت خدمــــات ≡

pen به انگلیسی

From Longman Dictionary

pen1 /pen/ ●●● S2 noun

an instrument for writing or drawing with ink

ابزاری برای نوشتن یا طراحی با جوهر

یک قطعه زمین کوچک محصور در حصار برای نگهداری حیوانات مزرعه

شکل کوتاهی از ندامتگاه

یک پنالتی که مخصوصاً وقتی در مورد فوتبال صحبت می شود استفاده می شود

pen2 verb (penned, penning) [transitive]

نوشتن چیزی مانند نامه، کتاب و غیره، به ویژه با استفاده از خودکار

Example

She also created Write a Senior, a website that links the elderly with pen pals around the world

I then looked at the boy again, who held his pen out towards me

We started a lively correspondence with about five pen friends each, scribbling away under the desk in lessons

On a different tackRepublican lawmakers have penned bills that would limit welfare benefits to teen moms

Since his installation as bishop, he was known to personally pen all the letters of real importance to his diocese

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat