فـهرســت خدمــــات ≡

piano به انگلیسی

From Longman Dictionary

pi‧an‧o1 /piˈænəʊ $ -noʊ/ ●●● S3 noun (plural pianos)

یک ساز بزرگ موسیقی که دارای یک ردیف بلند از کلیدهای سیاه و سفید است. پیانو را با نشستن در مقابل آن و فشار دادن کلیدها می نوازید

piano2 adjective, adverb

آرام نواخت یا آواز خواند

piano

Example

It was just a man, a piano and some powerful lyrics

There’s hundreds of variations you can come up with, but one thing that influenced me was learning piano in school

So he played gently enough not to make the hammers of Stein’s pianos bounce up and hit the strings again

To learn Chopin, I had been listening for more than three years to the piano of Tamas Vasary

A number of songs accompanied on the piano also added variety to the evening

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat