pick up به انگلیسی
From Longman Dictionary
pick up phrasal verb
to lift something or someone up
بلند کردن چیزی یا کسی
to get up from the ground after you have fallen
تا بعد از افتادن از زمین بلند شوی
to make a room or building tidy
برای مرتب کردن یک اتاق یا ساختمان
to buy something or get it from a shop etc
خریدن چیزی یا گرفتن آن از مغازه و غیره
to get an illness
برای ابتلا به بیماری
to collect something from a place
جمع کردن چیزی از یک مکان
to let someone get into your car, boat etc and take them somewhere
اجازه دهید کسی سوار ماشین، قایق و غیره شما شود و او را به جایی ببرد
to learn something by watching or listening to other people
برای یادگیری چیزی با تماشا کردن یا گوش دادن به دیگران
to notice something that is not easy to notice, such as a slight smell or a sign of something
توجه کردن به چیزی که به راحتی قابل توجه نیست، مانند بوی خفیف یا نشانه ای از چیزی
if a machine picks up a sound, movement, or signal, it is able to notice it or receive it
اگر ماشینی صدا، حرکت یا سیگنالی را دریافت کند، می تواند آن را متوجه یا دریافت کند
to become friendly with someone you have just met because you want to have sex with them
دوستی با کسی که به تازگی ملاقات کرده اید، زیرا می خواهید با او رابطه جنسی داشته باشید
if you pick up where you stopped or were interrupted, you start again from that point
اگر جایی را که توقف کرده اید یا قطع شده است انتخاب کنید، دوباره از همان نقطه شروع می کنید
if you pick up an idea that has been mentioned, you return to it and develop it further
اگر ایدهای را انتخاب کنید که ذکر شده است، به آن باز میگردید و آن را بیشتر توسعه میدهید
if a situation picks up, it improves
اگر وضعیتی پیش بیاید، بهبود می یابد
if a medicine or drink picks you up, it makes you feel better
اگر دارو یا نوشیدنی شما را بگیرد، احساس بهتری در شما ایجاد می کند
if you pick up a road, you go onto it and start driving along it
اگر جاده ای را انتخاب کنید، به آن می روید و شروع به رانندگی در آن می کنید
if you pick up a train, bus etc, you get onto it and travel on it
اگر قطار، اتوبوس و غیره را انتخاب کنید، سوار آن می شوید و با آن سفر می کنید
to pay for something
برای چیزی پول دادن
if the wind picks up, it increases or grows stronger
اگر باد افزایش یابد، افزایش یا قوی تر می شود
if one thing picks up a colour in something else, it has an amount of the same colour in it so that the two things look nice together
اگر چیزی در چیز دیگری رنگی به خود بگیرد، مقداری همان رنگ در آن وجود دارد تا این دو چیز با هم زیبا به نظر برسند.
if the police pick someone up, they take them somewhere to answer questions or to be locked up
اگر پلیس کسی را بگیرد، او را به جایی می برد تا به سؤالات پاسخ دهد یا زندانی شود
to try to make your life normal again after something very bad has happened to you
سعی کنید بعد از اینکه اتفاق بسیار بدی برای شما افتاده است زندگی خود را دوباره عادی کنید
if you pick up the threads of something that you were doing, you try to return to it and start doing it again after it stopped or was changed
اگر رشتههای کاری را که انجام میدادید بردارید، سعی میکنید به آن بازگردید و پس از توقف یا تغییر آن دوباره شروع به انجام آن کنید.
used to tell someone to walk properly or more quickly
به کسی می گفت که درست یا سریعتر راه برود
pick-up noun
a small truck with low sides that is used for carrying goods
یک کامیون کوچک با کناره های کم که برای حمل کالا استفاده می شود
an improvement in something which will be good for economic success
بهبود در چیزی که برای موفقیت اقتصادی خوب است
an occasion when someone or something is collected from a place
مناسبتی که کسی یا چیزی از مکانی جمع آوری می شود
a stranger that you meet in a bar, at a party etc and have sex with
غریبه ای که در یک بار، در یک مهمانی و غیره ملاقات می کنید و با او رابطه جنسی برقرار می کنید
an electronic part on a musical instrument, especially an electric guitar, that makes the sound louder
یک قطعه الکترونیکی بر روی یک ساز موسیقی، به ویژه گیتار الکتریک، که صدا را بلندتر می کند
the rate at which a vehicle can increase its speed
سرعتی که یک وسیله نقلیه می تواند سرعت خود را افزایش دهد
Example
I told Virginia I’d pick her up about 8:00
After the phone had rung twice, Joyce picked it up and said hello
Can you pick some milk up from the shop on your way home
I arranged to pick up Mr Clarke and take him to his accommodation
Over the radio comes the call for a pick-up in the next street over