فـهرســت خدمــــات ≡

pilot به انگلیسی

From Longman Dictionary

pi‧lot /ˈpaɪlət/ ●●● noun 

someone who operates the controls of an aircraft or spacecraft

شخصی که کنترل‌های یک هواپیما یا فضاپیما را اداره می‌کند

someone with a special knowledge of a particular area of water, who is employed to guide ships across it

فردی با دانش خاصی از یک منطقه خاص از آب، که برای هدایت کشتی‌ها در سراسر آن استفاده می‌شود.

television programme that is made in order to test whether people like it and would watch it

یک برنامه تلویزیونی که برای آزمایش اینکه آیا مردم آن را دوست دارند و می‌خواهند آن را تماشا کنند ساخته شده است

Example

The government sponsored a pilot project to find out how the education reforms would work in schools

Those who do not fancy long haul can share short flights between two or three budding pilots

He was a natural in a world where most pilots are made, not born

The other officer climbed in and sat between me and the pilot

The pilot announced that the next glow of civilization would be Reno, some six hundred miles away

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat