protest به انگلیسی

From Longman Dictionary

pro‧test1 /ˈprəʊtest $ ˈproʊ-/ ●●○ W3 noun

کاری که شما انجام می دهید تا به طور عمومی نشان دهید که فکر می کنید چیزی اشتباه و ناعادلانه است، به عنوان مثال شرکت در جلسات عمومی بزرگ، امتناع از کار، یا امتناع از خرید محصولات یک شرکت

کلمات یا اعمالی که نشان می دهد شما نمی خواهید کسی کاری را انجام دهد یا کاری را بسیار دوست ندارید

pro‧test2 /prəˈtest $ ˈprə-/ ●●○ verb

دور هم جمع شدن تا علناً مخالفت یا مخالفت با چیزی را ابراز کنند

گفتن اینکه به شدت با چیزی مخالف یا عصبانی هستید زیرا فکر می کنید اشتباه یا ناعادلانه است

با قاطعیت بیان کنید که چیزی درست است، وقتی دیگران شما را باور ندارند

Example

The Conference was met by a protest strike in Moscow and the Bolsheviks boycotted the proceedings

For the past three years, he taught mathematics at Sonoma State University and led protests against higher student fees

People for the Ethical Treatment of Animals is protesting one of the joyous traditions of hockey, says the newsletter Dispatches

There was nothing they could do, she protested

Throughout the trial Reilly protested his innocence

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام