فـهرســت خدمــــات ≡

punch به انگلیسی

From Longman Dictionary

punch1 /pʌntʃ/ ●●● S3 verb [transitive]

to hit someone or something hard with your fist (=closed hand)

ضربه محکم به کسی یا چیزی با مشت خود (=دست بسته)

to make a hole in something, using a metal tool or other sharp object

ایجاد سوراخ در چیزی، با استفاده از ابزار فلزی یا شیء تیز دیگر

to push a button or key on a machine

برای فشار دادن یک دکمه یا کلید روی یک دستگاه

to move cattle from one place to another

برای انتقال گاو از مکانی به مکان دیگر

punch2 ●●○ noun

quick strong hit made with your fist

ضربه محکمی که با مشت شما ساخته شده است

a strong effective way of expressing things that makes people interested

یک روش قوی و موثر برای بیان چیزهایی که افراد را علاقه مند می کند

a drink made from fruit juicesugar, water, and usually some alcohol

نوشیدنی تهیه شده از آب میوه، شکر، آب و معمولاً مقداری الکل

a metal tool for cutting holes or for pushing something into a small hole

ابزار فلزی برای بریدن سوراخ یا برای فشار دادن چیزی به سوراخ کوچک

Example

The woman claimed that she had been punched and kicked by one of the policemen

She began screaming and he punched her in the face and ran off

punched holes in the papers and filed them away in a binder

The mid-term exam hit her like a blind punch

bowl of rum punch

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat