Rank به انگلیسی

From Longman Dictionary

rank1 /ræŋk/ ●●● W3 noun

موقعیت یا سطحی که شخصی در یک سازمان به ویژه در پلیس یا ارتش، نیروی دریایی و غیره دارد

رتبه ای از افراد یا چیزها یک خط یا ردیف از آنها است

درجه ای که چیزی یا کسی از کیفیت بالایی برخوردار است

موقعیت کسی در جامعه

مکانی که تاکسی‌ها در صف انتظار می‌کشند تا استخدام شوند

rank2 ●●● W3 verb

داشتن یک موقعیت خاص در فهرستی از افراد یا چیزهایی که به ترتیب کیفیت یا اهمیت قرار داده شده اند

تصمیم گیری در مورد موقعیت شخصی یا چیزی در یک لیست بر اساس کیفیت یا اهمیت

داشتن رتبه بالاتر از دیگران

برای مرتب کردن اشیاء در یک خط یا ردیف

rank3 adjective

اگر چیزی رتبه ای باشد بوی نامطبوع بسیار قوی دارد

برای تأکید بر کیفیت بد یا نامطلوب استفاده می شود

گیاهان درجه یک خیلی ضخیم هستند و در همه جا پخش شده اند

Example

So I goes to the cab rank, and gets up on the box

If anything, the past few days demonstrated even more turmoil in Democratic ranks

State your name, rank, and serial number

Nevertheless, as the table shows, we rank among the safest countries in the world

He also had a rank contempt for Desmond Morton

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام