report به انگلیسی

From Longman Dictionary

re‧port1 /rɪˈpɔːt $ -ɔːrt/ ●●● S2 W1 noun [countable]

a written or spoken description of a situation or event, giving people the information they need

توصیف نوشتاری یا گفتاری یک موقعیت یا رویداد، که اطلاعات مورد نیاز مردم را در اختیار آنها قرار می دهد

یک قطعه نوشته در روزنامه در مورد اتفاقی که در حال رخ دادن است یا بخشی از یک برنامه خبری

یک سند رسمی که به دقت موضوع خاصی را در نظر می گیرد

اطلاعاتی مبنی بر اینکه اتفاقی افتاده است، که ممکن است درست باشد یا نباشد

بیانیه کتبی معلمان در مورد کار کودک در مدرسه که برای والدین او ارسال می شود

کسی که برای یک مدیر خاص کار می کند

صدای انفجار یا شلیک

report2 ●●● S2 W1 verb

برای دادن اطلاعات به مردم در مورد رویدادهای اخیر، به ویژه در روزنامه ها و تلویزیون و رادیو

به کسی در مورد آنچه اتفاق افتاده است، یا کاری که به عنوان بخشی از کار خود انجام می دهید، بگویید

به طور رسمی اطلاعات را در اختیار مردم قرار دهد

به پلیس یا یکی از مقامات مسئول بگویید که یک حادثه یا جنایت اتفاق افتاده است

شکایت کردن از کسی به افراد مسئول

به جایی بروید و رسماً اعلام کنید که وارد شده اید

Example

The report is based on visits to schools in five cities

Previous case reports of piroxicam induced submassive necrosis have described the onset of jaundice three days and three weeks after beginning piroxicam

Most tour packages and many resorts are reporting they are either holding the line or having only slight increases in price

In water pollution, however, the evidence is mobile and there may be no complainants with a stake in reporting it

To report a change of address, please call our toll-free number

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام