فـهرســت خدمــــات ≡

rest به انگلیسی

From Longman Dictionary

rest1 /rest/ ●●● S1 W1 noun

یک دوره زمانی که هیچ کار خسته کننده ای انجام نمی دهید و می توانید استراحت کنید یا بخوابید

دوره‌ای از سکوت با طول خاصی در یک قطعه موسیقی

یک علامت مکتوب که نشان می دهد مدت زمان سکوت چقدر باید باشد

rest2 ●●● S3 W3 verb

برای مدتی کار یا فعالیتی را متوقف کنید و برای استراحت بنشینید یا دراز بکشید

برای حمایت از جسم یا قسمتی از بدن خود با قرار دادن آن بر روی چیزی یا روی چیزی، یا به این شکل حمایت می شود

اگر مرده ای در جایی آرام بگیرد، در آنجا دفن می شود

Example

Is it present with the limb at rest or mainly on movement

Make sure you have a good rest this weekend

One hour later, the circuit breakers shut down the markets for the rest of the day

Even in its blackness, the sky did not rest

My head, resting on the tile, was only a few inches from the phone

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat