rock به انگلیسی

From Longman Dictionary

rock1 /rɒk $ rɑːk/ ●●● S2 W2 noun

the hard substance that forms the main surface of the Earth

ماده سختی که سطح اصلی زمین را تشکیل می دهد

یک تکه سنگ، به خصوص یک قطعه بزرگ که از زمین بلند می شود

یک نوع موسیقی مدرن محبوب با ضرب آهنگ قوی که با استفاده از گیتار و درام نواخته می شود

کسی که همیشه از شما حمایت می کند و می توانید به او تکیه کنید

شیرینی سختی که در قطعات گرد بلند درست می شود

شکل بسیار خالصی از مواد مخدر غیرقانونی کوکائین است که برخی افراد برای لذت از آن استفاده می کنند

مقدار کمی از این دارو

یک الماس یا جواهرات دیگر

rock2 ●○○ verb

به آرامی به عقب و جلو یا از این طرف به طرف دیگر حرکت کند یا کاری را وادار به انجام این کار کند

برای ایجاد احساس بسیار شوکه در افراد در یک مکان یا سازمان – در گزارش های خبری استفاده می شود

اینکه آینده چیزی نسبت به قبل قطعی یا ثابت به نظر برسد، به خصوص به دلیل مشکلات یا تغییرات

اگر انفجار یا زلزله ای منطقه ای را به لرزه درآورد، آن را به لرزه در می آورد

Example

There is good landing under the wall among the rocks

The Cliff Palace was cut into the rock, round rooms and towerswalls with irregular openings

Fearing the ships might founder on coastal rocks, the admiral summoned all his navigators to put their heads together

Glenda sat beside the cradle, gently rocking it from side to side

They may soon be getting free bus passes but they know how to rock

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام