run به انگلیسی
From Longman Dictionary
run1 /rʌn/ ●●● S1 W1 verb (past tense ran /ræn/, past participle run, present participle running)
to move very quickly, by moving your legs more quickly than when you walk
برای حرکت بسیار سریع، با حرکت دادن پاهای خود سریعتر از زمانی که راه می روید
to run a particular distance
برای دویدن یک فاصله خاص
to run in a race
برای دویدن در یک مسابقه
if a race is run at a particular time or in a particular place, it happens at that time or in that place
اگر مسابقه ای در زمان یا مکان خاصی برگزار شود، در آن زمان یا در آن مکان اتفاق می افتد
to organize or be in charge of an activity, business, organization, or country
برای سازماندهی یا مسئولیت یک فعالیت، تجارت، سازمان یا کشور
to do something or go somewhere quickly
برای انجام کاری یا رفتن سریع به جایی
if a bus, train etc service runs, it takes people from one place to another at fixed times
اگر سرویس اتوبوس، قطار و غیره اجرا شود، مردم را در زمانهای مشخصی از مکانی به مکان دیگر میبرد
if a company or other organization runs a bus, train etc service, they make it operate
اگر یک شرکت یا سازمان دیگری سرویس اتوبوس، قطار و غیره را اجرا کند، آن را فعال می کند
if a computer program runs, it operates
اگر یک برنامه کامپیوتری اجرا شود، کار می کند
if you run a program, you make it operate
اگر برنامه ای را اجرا کنید، آن را به کار می اندازید
if a machine or engine runs, it operates
اگر ماشین یا موتوری کار کند، کار می کند
if you run a machine or engine, you make it operate
اگر شما یک ماشین یا موتور را راه اندازی کنید، آن را به کار می اندازید
if a tape is running, it is recording
اگر نوار در حال اجرا باشد، در حال ضبط است
if you run a tape, you make it move backwards or forwards
اگر نواری را اجرا کنید، آن را به سمت عقب یا جلو حرکت می دهید
to print something in a newspaper or magazine, or broadcast something on television
چاپ کردن چیزی در روزنامه یا مجله یا پخش چیزی در تلویزیون
if a program runs on television, it is shown. If a story runs in a newspaper or magazine, it is printed
اگر برنامه ای در تلویزیون اجرا شود، نمایش داده می شود. اگر داستانی در روزنامه یا مجله منتشر شود، چاپ می شود
to move too fast or in an uncontrolled way
حرکت خیلی سریع یا کنترل نشده
to own and use a vehicle
داشتن وسیله نقلیه و استفاده از آن
to take someone somewhere in your car
برای بردن کسی به جایی در ماشین خود
to try to be elected in an election
تلاش برای انتخاب شدن در یک انتخابات
if something long such as a road or wire runs in a particular direction, that is its position, or that is where you put it
اگر چیزی طولانی مانند جاده یا سیم در یک جهت خاص حرکت کند، این موقعیت آن است، یا جایی که شما آن را قرار داده اید.
to move something lightly along a surface
حرکت دادن چیزی به آرامی در طول یک سطح
to flow in a particular direction or place
در یک جهت یا مکان خاص جریان یابد
if a tap is running, water is coming out of it, or if you run a tap, you make water come out of it
اگر یک شیر آب جاری است، آب از آن خارج می شود، یا اگر شیر آب را باز کنید، باعث می شوید آب از آن خارج شود.
if someone’s nose is running, liquid is flowing out of it
اگر بینی کسی جاری باشد، مایعی از آن خارج می شود
if something runs for a particular length of time, it can officially be used for that time
اگر چیزی برای مدت زمان خاصی اجرا شود، می توان آن را به طور رسمی برای آن زمان استفاده کرد
to continue being performed regularly in one place
برای ادامه اجرای منظم در یک مکان
to happen in a particular way or at a particular time
به روشی خاص یا در زمان خاصی اتفاق بیفتد
to be at a particular level, amount, or price
در یک سطح، مقدار یا قیمت خاص باشد
if a story, discussion etc runs in a particular way, it has those particular words or events
اگر داستان، بحث و غیره به شیوه خاصی اجرا شود، آن کلمات یا رویدادهای خاص را دارد
if a feeling runs through you, or a thought runs through your mind, you feel it or think it quickly
اگر احساسی در شما بگذرد یا فکری در ذهن شما بگذرد، آن را احساس می کنید یا به سرعت به آن فکر می کنید
if colour runs, it spreads from one piece of clothing or one area of cloth to another when the clothes are wet
اگر رنگ پخش شود، وقتی لباس خیس است، از یک تکه لباس یا یک قسمت از پارچه به قسمت دیگر پخش می شود.
if paint runs, it moves onto an area where you did not intend it to go
اگر رنگ اجرا شود، روی منطقه ای حرکت می کند که شما قصد رفتن آن را نداشتید
if a hole in tights or stockings runs, it gets bigger in a straight line
اگر سوراخی در جوراب شلواری یا جوراب شلواری ایجاد شود، در یک خط مستقیم بزرگتر می شود
run2 ●●● S1 W1 noun
a period of time spent running, or a distance that you run
یک دوره زمانی که صرف دویدن میکنید، یا مسافتی که میدوید
a series of successes or failures
یک سری موفقیت یا شکست
an amount of a product produced at one time
مقداری از محصول تولید شده در یک زمان
a continuous series of performances of a play, film etc in the same place
مجموعه ای از اجرای مداوم یک نمایشنامه، فیلم و غیره در یک مکان
a journey by train, ship, truck etc made regularly between two places
سفر با قطار، کشتی، کامیون و غیره که به طور منظم بین دو مکان انجام می شود
a short journey in a car, for pleasure
یک سفر کوتاه با ماشین، برای لذت
an enclosed area where animals such as chickens or rabbits are kept
یک منطقه محصور که در آن حیواناتی مانند مرغ یا خرگوش نگهداری می شود
a point won in cricket or baseball
یک امتیاز در کریکت یا بیسبال
a special area or track on a mountain for people to ski or sledge down
منطقه یا مسیر ویژه ای در کوه برای اسکی یا سورتمه سواری افراد
an attempt to be elected to an important position
تلاش برای انتخاب شدن در یک موقعیت مهم
a line of torn stitches in tights or stockings
یک خط بخیه پاره شده در جوراب شلواری یا جوراب ساق بلند
a set of notes played or sung quickly up or down a scale in a piece of music
مجموعهای از نتها که در یک قطعه موسیقی به سرعت بالا یا پایین میآیند یا خوانده میشوند
a set of cards with numbers in a series, held by one player
مجموعه ای از کارت ها با اعداد در یک سری که توسط یک بازیکن نگهداری می شود
Example
On my daily mail run to the Chautauqua office I feel the mountains over my shoulder stalking me
Mr Elliott suffered both internal and external injuries when he was allegedly run down twice by a car at the weekend
The 1980s have also seen the development of four military schools run by the army but privately financed
But in the long run the outcome of the race between food production and population growth remains too hard to call
Camilli scored 936 runs in 12 major-league seasons