say به انگلیسی

From Longman Dictionary

say1 /seɪ/ ●●● S1 W1 verb (past tense and past participle said /sed/third person singular says /sez/)

برای بیان یک ایده، احساس، فکر و غیره با استفاده از کلمات

برای دادن اطلاعات در قالب کلمات نوشته شده، اعداد یا تصاویر – مورد استفاده در مورد علائم، ساعت، حروف، پیام ها و غیره

در مورد معنای کسی صحبت می کرد

در مورد چیزی صحبت می کرد که مردم فکر می کردند درست است

به وضوح نشان دادن اینکه چیزی در مورد شخصیت کسی یا چیزی صادق است

برای نشان دادن آنچه که شخص واقعاً احساس یا فکر می کند، به خصوص بدون استفاده از کلمات

برای گفتن کلماتی که در یک نمایشنامه، شعر یا دعا نوشته شده است

برای تلفظ یک کلمه یا صدا

زمانی استفاده می شود که پیشنهاد می کنیم یا فرض می کنیم که ممکن است چیزی اتفاق بیفتد یا درست باشد

say2 ●●○ noun [singular, uncountable]

حق شرکت در تصمیم گیری در مورد چیزی

say3 interjection American English informal

برای ابراز تعجب یا جلب توجه کسی استفاده می شود تا بتوانید چیزی به او بگویید

Example

I asked Dad if he’d lend me some money, but he said no

Lauren came over to say goodbye to us

I couldn’t think of anything to say

The public hospitals are managed by the states, and the federal government has very little direct say in them

SayMike, how about a beer after work

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام