search به انگلیسی

From Longman Dictionary

search1 /sɜːtʃ $ sɜːrtʃ/ ●●● S3 W2 noun

تلاش برای یافتن کسی یا چیزی

مجموعه ای از اقدامات انجام شده توسط کامپیوتر برای یافتن اطلاعات

تلاش برای یافتن توضیح یا راه حل

search2 ●●● W3 verb

تلاش برای یافتن کسی یا چیزی با نگاه بسیار دقیق

استفاده از کامپیوتر برای یافتن اطلاعات

اگر یکی از مقامات شما یا وسایلی را که حمل می کنید بازرسی کند، به دنبال چیزهایی می گردد که ممکن است پنهان کرده باشید

تلاش برای یافتن توضیح یا راه حل

بررسی دقیق چیزی برای یافتن چیزی، تصمیم گیری در مورد چیزی و غیره

Example

FBI agents carried out a search of all the nightclubs in the area

Many of its best-educated residents have been driven to neighboring counties in search of better jobs

And each subsequent day, as the poignant search continued, she welcomed me back

I did a search for any articles by Varenqe on the web, and I found quite a few

All visitors to the prison are thoroughly searched

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام