فـهرســت خدمــــات ≡

shoe به انگلیسی

From Longman Dictionary

shoe1 /ʃuː/ ●●● S1 W3 noun [countable]

چیزی که برای پوشاندن پاهای خود می پوشید، از چرم یا مواد محکم دیگری ساخته شده است

یک تکه آهن منحنی که روی پای اسب میخکوب می شود

shoe2 verb (past tense and past participle shod /ʃɒd $ ʃɑːd/present participle shoeing) [transitive]

نعل اسب گذاشتن

shoe
shoe

Example

kicked off my shoes and changed clothes

And then they say – I want a new pair of shoesBuck sweetie

The choreography is fairly basic but lively, with bits of tapsoft shoeswing and rock

The town horses were nearly always leg-weary, and harder to shoe

They were crisscrossed by canvas straps, were shod with hinged wooden clogs

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat