فـهرســت خدمــــات ≡

sick به انگلیسی

From Longman Dictionary

sick1 /sɪk/ ●●● S1 W3 adjective

از یک بیماری یا بیماری رنج می برند

کسی که بیمار است کارهایی می کند که عجیب و بی رحمانه است و به نظر بیمار روانی است

داستان های بیمار، جوک ها و غیره با مرگ و رنج به شیوه ای بی رحمانه یا ناخوشایند سروکار دارند

توسط جوانان استفاده می شود تا بگویند چیزی بسیار چشمگیر است و آنها آن را بسیار تحسین می کنند

Example

Nall should have kept bringing the time down herself, but she got sick

But they also can’t develop if people are sick and illiterate

I was very sick for twenty-four hours, and Michael was coping with everything

Miguel was sick of being part of a machine that was eating up the city and spitting out the bones

We were dirtyhungrycold and sick with exhaustion

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat