slice به انگلیسی

From Longman Dictionary

slice1 /slaɪs/ ●●● S3 noun

یک تکه تخت نازک غذا که از یک تکه بزرگتر بریده شده است

بخشی یا سهمی از چیزی

روشی برای ضربه زدن به توپ در ورزش‌هایی مانند تنیس یا گلف که باعث می‌شود توپ با حرکت چرخشی به یک سمت برود نه مستقیم به جلو.

slice2 ●●○ verb

برای برش دادن گوشت، نان، سبزیجات و غیره به قطعات صاف نازک

بریدن چیزی به راحتی با یک حرکت چاقوی تیز یا لبه

حرکت سریع و آسان در چیزی مانند آب یا هوا

ضربه زدن به توپ، مثلاً در تنیس یا گلف، به طوری که به جای حرکت مستقیم به جلو، به پهلو بچرخد

Example

Place four slices of pear on top, then cover each one with a slice of cheese

To serve, set several orange slices alongside a slice of chocolate cake

Traditionally, this cooling requirement has been accomplished using slices of solid carbon dioxide, better known as dry ice

The blade’s so sharp it could slice through your finger

The bullets sliced the dummy in half

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام