slip به انگلیسی

From Longman Dictionary

slip1 /slɪp/ ●●● S3 W2 verb (slippedslipping)

به طور تصادفی از مسافت کوتاهی سر بخورید و به زمین بیفتید یا کمی تعادل خود را از دست بدهید

رفتن به جایی، بدون جلب توجه دیگران

قرار دادن چیزی در جایی آرام یا هموار

دادن چیزی به کسی مخفیانه یا بدون جلب توجه

به آرامی حرکت کردن، مخصوصاً خارج شدن یا از چیزی

بدتر یا پایین تر از قبل شود

اگر چاقو یا ابزار دیگری لیز بخورد، حرکت می کند تا به طور اتفاقی چیز اشتباهی را برش دهد

به تدریج شروع به قرار گرفتن در یک شرایط خاص کنید

برای پوشاندن یک تکه لباس بر روی بدن خود یا درآوردن آن به سرعت و به آرامی

اگر زمان بگذرد، گذشته و غیره، به سرعت می گذرد

برای رهایی از چیزی که تو را نگه داشته است

slip2 ●●○ S3 noun

یک تکه کاغذ کوچک یا باریک

یک اشتباه کوچک

یک تکه لباس زیر، شبیه به یک لباس یا دامن نازک، که یک زن زیر لباس یا دامن می پوشد.

موقعیتی که چیزی بدتر یا پایین تر می شود

عمل سر خوردن در مسافت کوتاه یا سقوط با سر خوردن

بخشی از زمین که در آن بازیکنان می ایستند و سعی می کنند توپ را در کریکت بگیرند

مخلوطی از خاک رس و آب که برای تزئین گلدان استفاده می شود

Example

During the meeting, she reached under the table and slipped a note into my hand

The team has been slipping down the league table and really needs some new players if it is to improve

Standards have slipped in the past few months, and we have to try and improve our performance

She fed the little slips of cardboard one by one into its grinding jaws

Everyone who votes has to fill in a slip of paper in order to register

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام