فـهرســت خدمــــات ≡

smell به انگلیسی

From Longman Dictionary

smell1 /smel/ ●●● S2 W3 noun

the quality that people and animals recognize by using their nose

کیفیتی که مردم و حیوانات با استفاده از بینی خود تشخیص می دهند

بوی نامطبوع

توانایی تشخیص یا تشخیص بوها

عمل بوییدن چیزی

smell2 ●●● S2 W3 verb

برای تشخیص یا تشخیص یک بوی خاص

برای داشتن بوی خاصی

برای داشتن بوی نامطبوع

بینی خود را به چیزی نزدیک کنید تا بفهمید چه بویی دارد

توانایی تشخیص و تشخیص بوها را داشته باشد

Example

The stuffiness in the hold was made worse by the acrid smell of unwashed bodies

When I was a kid I loved the seashore for its mix of beautifulsubtle colours and strong smells

There was the smell of fermenting has and citrus blossoms and ginger lilies and bonemeal and sulphur-coated urea

If you smell gas in the apartment, call this number immediately

Look for their Hair Glistener – it leaves hair smelling irresistible and creates subtle, glittering highlights in your hair

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat