فـهرســت خدمــــات ≡

speed به انگلیسی

From Longman Dictionary

speed1 /spiːd/ ●●● S2 W1 noun

سرعت حرکت یا حرکت چیزی

سرعتی که در آن چیزی اتفاق می افتد یا انجام می شود

کیفیت سریع بودن

میزان حساسیت فیلم عکاسی به نور

مدت زمانی که طول می کشد تا شاتر دوربین باز و بسته شود

یک داروی غیرقانونی که شما را بسیار فعال می کند

speed2 ●○○ verb (past tense and past participle sped /sped/ or speeded)

سریع رفتن

خیلی سریع کسی یا چیزی را به جایی رساندن

برای اینکه چیزی سریعتر اتفاق بیفتد

Example

For barbell take a note of the light, the colour of the water, the speed of current and the temperature

Not surprisingly, our overall supply posture as well as its speed of response improved markedly

The train’s designers claim it is capable of attaining speeds in excess of 350 kph

He says that the technique has meant they can speed up research time, helping to stay ahead of the field

She also wants the Legislature to increase penalties for drivers who speed in school zones

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat