sport به انگلیسی

From Longman Dictionary

sport1 /spɔːt $ spɔːrt/ ●●● S2 W2 noun

یک فعالیت بدنی که در آن افراد با یکدیگر رقابت می کنند

ورزش به طور کلی

فعالیتی که مردم در روستا انجام می دهند، به ویژه شکار یا ماهیگیری

یک فرد شاد و مفید که به شما اجازه می دهد از خود لذت ببرید

هنگامی که با کسی، به خصوص یک مرد، به شیوه ای دوستانه صحبت می کنید استفاده می شود

هنگام صحبت دوستانه با یک پسر استفاده می شود

سرگرمی یا سرگرمی

sport2 verb

با خوشحالی با هم بازی کنیم

Example

Sport has always been very important in this part of the country

Many sports are a form of disciplined warfare

Will the state promote sport as a safenumbing kind of nationalistic cocoon for healthyobedient citizens

Will came back from his trip sporting a mustache and a beard

When it finally is released, the new Windows will sport some cool new features

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام