فـهرســت خدمــــات ≡

star به انگلیسی

From Longman Dictionary

star1 /stɑː $ stɑːr/ ●●● S2 W2 noun [countable]

a large ball of burning gas in space that can be seen at night as a point of light in the sky

یک توپ بزرگ از گاز سوزان در فضا که در شب به عنوان نقطه نورانی در آسمان دیده می شود

یک بازیگر، نوازنده یا بازیکن مشهور و موفق

شخصی که نقش اصلی یا یکی از آنها را در یک فیلم، نمایشنامه، نمایش و غیره دارد

شخصی که بهترین عملکرد را در یک فیلم، نمایش، نمایش و غیره ارائه می دهد

بهترین یا موفق ترین فرد در گروهی از بازیکنان، کارگران، دانشجویان و غیره

شکلی با چهار نقطه یا بیشتر که نمایانگر طرز نگاه یک ستاره در آسمان است

علامتی به شکل ستاره که برای جلب توجه به چیزی نوشته شده استفاده می شود

یک تکه پارچه یا فلز به شکل ستاره که برای نشان دادن درجه یا موقعیت شخصی پوشیده می شود – مخصوصاً در لباس نظامی استفاده می شود

علامتی که در سیستمی برای قضاوت در مورد کیفیت هتل ها و رستوران ها استفاده می شود

star2 ●●○ verb (starred, starring)

اگر کسی در یک فیلم، برنامه تلویزیونی و غیره بازی می کند، یکی از شخصیت های اصلی آن است

اگر در یک فیلم، برنامه تلویزیونی یا نمایشنامه، فردی نقش آفرینی کند، آن شخص یکی از شخصیت های اصلی آن است

گذاشتن ستاره (= علامت ستاره ای شکل) در کنار چیزی که نوشته شده است

star
star

Example

They’re all strong players, but Laura’s undoubtedly the star of the team

She was once married to a well-known football star

After college, Weiss became a star in sports journalism

Director Jane Campion’s latest film, which stars Kate Winslet and Harvey Keitel, was one of the highlights of the New York Film Festival

The most important points have been starred

نظر دهی از قسمت بپرس مقدور است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام
chat