story به انگلیسی

From Longman Dictionary

sto‧ry /ˈstɔːri/ ●●● S1 W1 noun (plural stories) [countable]

توصیفی از چگونگی اتفاق افتادن چیزی که برای سرگرم کردن مردم است و ممکن است واقعی یا خیالی باشد

گزارشی در روزنامه یا خبری که در مورد یک رویداد اخیر یا چیزی که در آن گزارش شده است پخش می شود

گزارشی از اتفاقی که معمولاً اتفاق افتاده است که مردم به یکدیگر می گویند و ممکن است درست نباشد

بهانه یا توضیحی، مخصوصاً توضیحی که شما اختراع کرده اید

شرح مهم ترین وقایع در زندگی شخصی یا در پیشرفت چیزی

یک طبقه یا سطح یک ساختمان

آنچه در یک فیلم، نمایشنامه یا کتاب اتفاق می افتد

یک دروغ – توسط کودکان یا هنگام صحبت با کودکان استفاده می شود

Example

Don’t be frightened, Connie – it’s only a story

The best known of them was Dornford Yates, author of the now unreadable but once hugely read Berry and Co stories

Markoff counters that his stories are accurate and fair

There have been a lot of stories in the papers recently about contaminated food

The movie tells the story of a young girl brought up in the Deep South in the 1930s

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام