Strange به انگلیسی

From Longman Dictionary

strange1 /streɪndʒ/ ●●● S2 W2 adjective (comparative strangersuperlative strangest)

غیرعادی یا غافلگیر کننده، به ویژه به روشی که توضیح یا درک آن دشوار است

کسی یا چیزی که عجیب است آشنا نیست زیرا قبلاً آنها را ندیده اید یا ملاقات نکرده اید

strange2 adverb

به گونه ای که غیرعادی یا شگفت انگیز است

Example

As a child, shed been taught never to speak to strange men

She felt there was something strange about Dexter’s voice

I thought it was a little strange, and then I remembered the photograph behind his desk in his office

The downtown streets were strangely empty and peaceful

The cats been acting really strangeI wonder if its sick

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام