strength به انگلیسی

From Longman Dictionary

strength /streŋθ, strenθ/ ●●● S2 W2 noun

قدرت و انرژی فیزیکی که باعث قوی شدن شخص می شود

کیفیت شجاع بودن یا مصمم بودن در مواجهه با موقعیت های دشوار یا ناخوشایند

چقدر یک احساس، باور یا رابطه قوی است

قدرت سیاسی، نظامی یا اقتصادی یک سازمان، کشور یا سیستم

کیفیت یا توانایی خاصی که به کسی یا چیزی مزیت می دهد

یک جسم یا سازه چقدر قوی است، به ویژه توانایی آن برای ماندگاری طولانی بدون شکستن

یک ماده یا مخلوط چقدر قوی است

تعداد افراد در یک تیم، ارتش و غیره

ارزش پول یک کشور در مقایسه با پول سایر کشورها

یک نیروی طبیعی چقدر قوی است

چقدر رنگ، طعم و غیره قوی است

Example

Regular gym sessions will improve both your health and strength

The analysis was completed by a tabulation of results which consolidated the risk scores and financial strength ratings

His ability to charm people is one of his greatest strengths

She felt her strength ebbing but remained calm

Before choosing a career you should spend time identifying your personal strengths and weaknesses

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام