table به انگلیسی

From Longman Dictionary

ta‧ble1 /ˈteɪbəl/ ●●● S1 W1 noun [countable]

یک تکه مبلمان با یک صفحه صاف که توسط پاها پشتیبانی می شود

میزی برای غذا خوردن مردم در رستوران

فهرستی از اعداد، حقایق، یا اطلاعاتی که در ردیف‌هایی در سراسر و پایین صفحه مرتب شده‌اند

گروهی که دور یک میز نشسته اند

Example

Endlessly clear skies and lowering water tables

Table 18 shows the relationship between education and voting practices

She looked down at the kitchen table

All of it was sold from commercial operations so compact that they frequently fitted on a two-foot-square folding television table

hurried back to the table and sat down

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام