tea به انگلیسی

From Longman Dictionary

tea /tiː/ ●●● S1 W2 noun

یک نوشیدنی قهوه‌ای داغ که با ریختن آب جوش روی برگ‌های خشک یک بوته آسیایی خاص، یا یک فنجان از این نوشیدنی درست می‌شود.

یک وعده غذایی کوچک از کیک یا بیسکویت که بعد از ظهر با یک فنجان چای میل شود

در برخی از مناطق بریتانیا به معنای یک وعده غذایی بزرگ است که در اوایل شب خورده می شود

Example

Now go and nick something for tea

How about a cup of tea

She was given no food, just a cup of tea and water

He only sat down after Ellie served the tea

We mixed the henna powder with tea, as directed

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام