television به انگلیسی

From Longman Dictionary

tel‧e‧vi‧sion /ˈteləˌvɪʒən, ˌteləˈvɪʒən/ ●●● S1 W1 noun

یک قطعه تجهیزات الکترونیکی به شکل جعبه با صفحه نمایش که می توانید برنامه ها را روی آن تماشا کنید

برنامه ها به این شکل پخش می شود

کسب و کار ساخت و پخش برنامه در تلویزیون

television
television

Example

Television brings events like the Olympic games into millions of homes

American television news programs are getting worse and worse

People who watch a lot of television are more likely to be heavy

The statement was aired for the first time in a recent television documentary on his life

He groaned and turned off the television

نظرات بسته شده است.

ساخت رزومه
دانشجو
دانش‌آموز
سفارش پروژه
کافه کتاب
جستجو
زبان انگلیسی
استخدام